مقدمه دکتر امامی بر کتاب "در لابه لای شکل ها"
به نام خدا
پیش در آمد
آنچه در این نوشتار پیش روی خواننده قرار دارد ، هم از جهت نظری و بررسی مبحث فرمالیسم و هم به لحاظ کاربست آن در نقد و تحلیل شعر هایی از پنج شاعر برجسته معاصر فارسی ، چیزی تقریبا متفاوت با نوشتار های کلاسیک گونه ای است که در دو سه دهه اخیر در قلمرو زبان فارسی در مقوله شکل شناسی ادبی نگاشته شده است . نویسنده این اثر ، فرمالیسم را ابتدا در مفهوم کلان آن و به لحاظ پشتوانه ای فکری و شبه نظریه ای در نقد ادبی می بیند و می کوشد تا پیش از آن که فرمالیسم را در نقد ادبی ببیند ، آن را در متن زندگی و بستره فکر و ذهن انسان در نظر آورد و هنگامی که فرمالیسم را در ادبیات مورد بررسی قرار می دهد ، جستجوگر این مقوله در میراث ادبی گذشته ما و مظاهری از حضور آن است . طاووسی در بحث از پیشینه فرمالیسم به جای صرفِ پرداختن به لفظ و اصطلاح، به دنبال یافتن مصداق های آن در ادبیات گذشته فارسی است ؛ ولی از آنجا که نباید خود شیفتگی نسبت به میراث ادبی گذشته در در مباحث مربوط به نقد و نظریه ، ما را یکسره از واقعیت ها دور کند ، نویسنده کوشیده است تا در تبیین دیدگاه خود ، مسأله توارد و تطبیق را پیش بکشد و در اینجاست که پای ادبیات تطبیقی به میان می آید .
روشن است که پرداختن به هر یک از رویکردهای نقد ادبی در قلمرو شعر بدون درک سنجیده ای از مفهوم شعر و ویژگی های آن شاید شروعی ناقص به نظر آید ، نویسنده در پیش درآمد خود پیرامون شکل شناسی به مقوله شعر و تعاریف آن می پردازد و در این باره از آراء نظریه پردازان مغرب زمین ، ادیبان ایرانی و شواهدی از سرایندگان فارسی زبان بهره می گیرد و به زبان دیگر ، تحلیل های خود را از ماهیت انتزاعی بیرون می آورد و عینی تر و قابل درک تر می کند .
تلاش هر منتقد ادبی برای تبیین مقوله شعر خواسته یا نا خواسته او را به به پدیده زبان به طور عام و زبان شعر به طور خاص می کشاند ؛ این مرحله از کار اگرچه هنگامی که سخن از زبان به میان می آید ، بحث ماهیت تخصصی ژرفی به خود می گیرد و برای خواننده عادی و میانه حال ، اندکی ملال آور می نماید ؛ اما نویسنده در اینجا هم بر آن بوده است تا گفتار مرتبط با با این موضوع را در ساده ترین و عینی ترین شکل و با تعبیرهایی صمیمانه و دور از لعاب های ادیبانه ی سنّتی مطرح کند و همین نکته جاذبه ای را ایجاد می کند تا خواننده رشته کلام را بگیرد و با نویسنده و فراز و فرود های سخن او همراه شود .
طاووسی نیک می دانسته است که طیف قابل توجهی از مخاطبان او را دانشجویان ادبیات ، ادب دوستان و مشتاقان نوقدم در نقد ادبی تشکیل می دهد و به همین سبب ، ساختار بقاعده ای را برای کار خود در پیش گرفته است . این ساختار اگر چه ممکن است در نگاهی استحسانی بتواند لون و صورت دیگری نیز به خود گیرد ؛ ولی نکته آن است که نویسنده با احاطه ای که در ادبیات غرب و بویژه در ادبیات انگلیسی و نقد ادبی دارد و همچنین آشنایی قابل و شامل اش نسبت به ادبیات گذشته و معاصر فارسی ، در این اندیشه بوده است که برای خواننده هر آنچه را در مباحث بعدی و نقد عملیِ نمونه ها نیاز دارد ، از قبل فراهم کند .
شاعرانی که نویسنده در تحلیل های صورت گرایانه خود برگزیده است ، جایگاهی الگویی و جریان ساز در در شعر معاصر فارسی دارند .این شاعران هر کدام بیرق خلاقیّت های شعری نسلی از سرایندگان خَلَف و بعدیِ خود را بر دوش دارند و آفرینندگان سبک خاص و ساز و کاری شکل یافته در ادبیات معاصر فارسی هستند و پنداری نویسنده در تحلیل شکل شناسانه خود از سروده های آنان به مثابه کسی است که با زورق فرمالیسم در شطّ پر حرکت و زنده ی شعر معاصر فارسی تفرّج می کند و خواننده را در کنار خود نشانده است تا آنچه را دیدنی می داند به او نشان دهد و در عین حال او را آزاد می گذارد تا در این زورق آرام گیرد و هر آنچه را که خود می در می یابد و می پسندد نیز ببیند ؛ امید است که این سبر و سیاحت از هر دو سوی ، خجسته و زاینده باشد.
نصرالله امامی
اهواز خرداد91 هجری شمسی