بازمانده روز
همین یک ساعت پیش یکی از آخرین بازمانده های نسل رو به انقراض دانشجویان کتاب خوان از من سوال کرد که آیا راوی – یا من شعری – در شعر cross ("دو رگه") سروده لانگستون هیوز نامشروع است یا نه؟ این سوال من را به فکر فرو برد و در جواب او فقط سکوت کردم. اما کمی بعد از یک ساعت تفکر – که از یک قرن عبادت برتر است - اکنون جواب قانع کننده ای برای خودم پیدا کرده ام. اول شعر را بخوانیم:
Cross
My old man’s a white old man
And my old mother’s black.
If ever I cursed my white old man
I take my curses back.
If ever I cursed my black old mother
And wished she were in hell,
I’m sorry for that wish
And now I wish her well.
My old man died in a fine big house.
My ma died in a shack.
I wonder where I’m gonna die,
Being neither white nor black?
دروگه شعر هیوز به روشنی از بحران هویت رنج می برد. بحرانی که مخصوص دورگه های جامعه آمریکاست. به همین دلیل است که گیج و منگ درباره مکان یا موضوع مرگ خودش فکر می کند که همین پرسش درباره مرگ خود دلیل روشنی است برای بحران روحی این بیچاره. به علاوه عقده ادیپی که در برخی کلمات او دیده می شود که پیچیدگی های روح او و در نتیجه شعر را بیشتر می کند. اشاره های مذهبی درون شعر تمایلات مذهبی روح او را نیز به نمایش می گذارد. و نکته مهم تر زبان ساده اوست که شخصیت و درگیری های ذهنی او را افشا می کند. نکته مهم پرسش این آخرین بازمانده این است که پدر و مادر این دورگه دور از هم زندگی می کنند اما او از مکان مرگ هردو اطلاع دارد. من با قطعیت نمی توانم نظر او را رد کنم اما همین که راوی شعر می گوید "پدر من" یعنی پدر خود را می شناسد و این یعنی که او نامشروع نیست یا حداقل نمی خواهد این را باور کند.